ادما دنیا رو دیوار می بینند*
People see the world as a wall
روزای افتابی تار می بینند
They see the sunny days as dark
دوست دارند یه روز بیاد رها بشند
They would love one day to be made free
مثل شبنم از زمین جدا بشند
Like dew from the earth they will separate
سایه ها شون روی دیواره ولی
But their shadows are cast upon the wall
ولی پرو بالشون گرفتاره ولی
But their wings are constricted
ادما دنیا رو دیوار می بینند
People see the world as a wall
روزای افتابی تار می بینند
They see the sunny days as dark
ادما ای ادمای رنگارنگ*
People, oh colorful people
توی کوچه های این شهر فرنگ
In the streets of this western city
میشه این دیوار رو پشت سر گذاشت
May this wall be left behind
میشه با فاصله ها کاری نداشت
May the distance (between people, places) not matter
میشه عاشق شد و پر کشید و رفت
May they fall in love, fly and leave
اون سوی فاصله ها رو دید و رفت
The direction of those distances, looked at them and left
دو نگاه وقتی که افتابی می شند
The two are looking while the sun shines
می رسند به هم دیگه ابی می شند
They arrive together and become blue
دو نگاه دو آرزو دو خاطره
Two looks, two wishes, two memories
مثل گلدون های پشت پنجره
Like flower vases behind the window
دنیا رو آبی آبی می بینند
They'll see the bluest world
شب و روز رو آفتابی ببینند
Day and night they will see the sunlight