Translation of the song سیاهی artist Siavash Ghomayshi

Persian

سیاهی

English translation

Darkness

وقتی صبح می‌رسه ماهِ آسمون

When the morning arrives, the moon in the sky

نفسِ لحظهٔ آخر میکشه

Breathes its last breath

واسه این خسته ترین مردِ زمین

For the world's most tired man

آسمون چادر غم سر میکِشه

The sky dresses in a veil of sadness

عمریه روزهای من سرد و سیاست

My life has been cold and dark for a long time

از سفیدی‌ها شناختی ندارم

I'm not familiar with the brightness

هر جا میرم همه جا سیاهیه

Wherever I go it's all dark around me

واسه اینه که سیاهو دوست دارم

This is why I like black

اولِ هر چی برام آخریه

For me, the beginning of everything is the end of it

افقم همیشه خاکستریه

My horizon is always gray

غیر این سیاهی رنگای دیگه

Any color other than black

واسه من همیشه ناباوریه

Has always been unlikely to me

از همین روزنهٔ سردِ اتاق

Through this cold opening in the room

می‌پَره کودک چشمم تا دور

My inner child leaps to far away

خوابِ پرواز خوشی می‌بینم

I dream of flying happily

خواب تا اوج رسیدن مغرور

I dream of proudly reaching the top

متلاشی شدن عاطفه رو

The annihilation of emotions

می‌بینم کم کم و گریه‌م می‌گیره

I see it slowly and I start to cry

گاهی گریه میشه بهترین دوا

Sometimes crying is the best medicine

جایی که عاطفه کم کم می‌میره

When the emotions slowly die

پشتِ این پنجرهٔ ساکت و سرد

Behind this quiet and cold window

پرِ بغضم دارم آتیش می‌گیرم

I'm sorrowful I'm burning

واسه تنهایی به دنیا اومدم

I was born to be alone

حالا هم تنهاتر از تنها میرم

And now I'm leaving even lonelier

از همین روزنهٔ سردِ اتاق

Through this cold opening in the room

می‌پَره کودکِ چشمم تا دور

My inner child leaps to far away

خواب پرواز خوشی می‌بینم

I dream of flying happily

خواب تا اوج رسیدن مغرور

I dream of proudly reaching the top

وقتی صبح میره ماهِ آسمون

When the morning arrives, the moon in the sky

نفسِ لحظهٔ آخر می‌کِشه

Breathes its last breath

واسه این خسته‌ترین مردِ زمین

For the world's most tired man

آسمون...

The sky...

No comments!

Add comment