چه آغازی، چه انجامی،
What a beginning, what an end
چه باید بود و باید شد،
What had to be, what should be
در این گرداب وحشتزا؟
In this horrible whirlpool?
در این گرداب وحشتزا؟
In this horrible whirlpool?
چه امیدی، چه پیغامی،
What hope, what a message,
کدامین قصهی شیرین،
What a sweet story
برای کودک فردا؟
To tell tomorrow's kid?
زمین از غصه میمیرد، گل از باد زمستانی
The earth dies of grief, the flower of the winter wind
شعورِ شعرْ ناپیدا، در این مردابِ انسانی
The sanity of poetry, unseen, in this human lagoon
همهجا سایهی وحشت،
Everywhere, the shadow of terror,
همهجا چکمهی قدرت،
Everywhere, boots of sovereignty
گَلوی هر قناری را،
They cut off each canarys'
بریدند از سرِ نفرت
Throat out of hatred
بجای رُستنِ گلها، به باغِ سبزِ انسانی
Instead of growing flowers, in the garden of the humanity
شکفته بوتهی آتش، نشسته جُغد ویرانی
Has bloomed the plant of fire, has sat the owl of destruction
چه آغازی، چه انجامی،
What a beginning, what an end
چه باید بود و باید شد،
What had to be, what should be
در این گرداب وحشت زا؟
In this horrible whirlpool?
در این گرداب وحشت زا؟
In this horrible whirlpool?
که میگوید، که میگوید، جهانی این چنین زیباست؟
Who says, who says, such a world would be pretty?
جهانی این چنین رسوا، کجا شایستهی رویاست؟
Such a scandalous world doesn't worth dreaming
چه آغازی، چه انجامی، چه امیدی، چه پیغامی،
What a beginning, what an end, what a hope, what a message,
سوالی مانده بر لبها، که میپرسم من از دنیا
Has left a question on the lips, which I'm asking the world
به تکرار غم نیما،
To repeat Nima's grief,1
کجای این شب تیره،
Where in this dark night,
بیاویزم، بیاویزم،
Should I hang, should I hang
قبای ژندهی خود را؟
My ragged robe
قبای ژندهی خود را؟
My ragged robe?
کجای این شب تیره،
Where in this dark night,
بیاویزم, بیاویزم,
Should I hang, should I hang
قبای ژندهی خود را؟
My ragged robe
قبای ژندهی خود را؟
My ragged robe?