Translation of the song شب‌شکن artist Dariush

Persian

شب‌شکن

English translation

The Night Buster

وقتی تو شب گم می‌شدم

When I was getting lost in the night,

ستاره شب‌شکن نبود

The star was not a night breaker

میون این شب‌زد‌ه‌ها

Among these night stricken,

کسی به فکر من نبود

Nobody was caring about me

وقتی تو شب گم می‌شدم

When I was getting lost in the night,

همخونه خواب گل می‌دید

Roommate, was dreaming of flowers

همسایه از خوشه‌ی خواب

Neighbor, was picking baskets

سبدسبد خنده می‌چید

Of laughter, out of the sleep bunch

آوازخون کوچه‌ها

The streets' singer

شعراشو از یاد برده بود

Had forgotten his poems

چراغا خوابیده بودن

The lights were sleeping

شعله‌شونو باد برده بود

Had blown their flames

آخ! اگه شب شیشه‌ای بود، پل به ستاره می‌زدم

Ah! If the night was made of glass, I'd bridge to the star

شکسته‌آینه‌ی شب و نیزه‌ی خورشید می‌شدم

Had broken the mirror of night and become the spear of the sun

آخ! اگه مرگ امون می‌داد دوباره باغ می‌شدم

Ah! If the death spares, I'd become a garden again

تو رگ یخ‌بسته‌ی شب، نبض چراغ می‌شدم

In the night's frozen vessel, I'd become a pulse for the light

وقتی تو شب گم می‌شدم، ستاره شب‌شکن نبود

When I was getting lost in the night, the star was not a night breaker

میون این شب‌زده‌ها، کسی به فکر من نبود

Among these night stricken, nobody was caring about me

آخ! که تو اقیانوس شب

Ah! in the ocean of night

سوختنمو کسی ندید

No one saw me burning

تو برزخ بیداد شب

In the iniquity limbo of night

کسی به دادم نرسید

No one reached to help

وقتی تو شب گم می‌شدم

When I was getting lost in the night

دلم می‌خواست شعله بشم

I wanted to become a flare

رو سایه‌های یخ‌زده

Rub a hand of caress

دست نوازش بکشم

On the frozen shades

دلم می‌خواست آشتی بدم تگرگو با اقاقیا

I wanted to reconcile hail with acacia

خورشید مهربونی رو مهمون کنم به خونه‌ها

Making the sun of kindness, the guest of every house

آخ! اگه مرگ امون می‌داد دوباره باغ می‌شدم

Ah! If the death spares, I'd become a garden again

تو رگ یخ‌بسته‌ی شب، نبض چراغ می‌شدم

In the night's frozen vessel, I'd become a pulse for the light

وقتی تو شب گم می‌شدم، ستاره شب‌شکن نبود

When I was getting lost in the night, the star was not a night breaker

میون این شب‌زده‌ها، کسی به فکر من نبود

Among these night stricken, nobody was caring about me

وقتی تو شب گم می‌شدم، همخونه خواب گل می‌دید

When I was getting lost in the night, roommate, was dreaming of flowers

همسایه از خوشه‌ی خواب، سبدسبد خنده می‌چید

Neighbor, was picking baskets of laughter, out of the sleep bunch

No comments!

Add comment