پلاس کهنهی اندیشه را دور باید انداخت
The old mat of thought must be thrown away
زمان بر مغز و پوستِ کهنگی میتازد امروز
Today, time attacks the oldness of the brain and skin
چه کم داریم من و تو
What do you and I lack from
از درخت و سنگ بی مغز زمین ای دوست؟
The brainless tree and stone of the earth?
زمین هم پوست میاندازد امروز
The earth also is molting today
پلاس کهنهی اندیشه را دور باید انداخت
The old mat of thought must be thrown away
زمستان هر چه بود تاریک و طولانی
Whatever the winter was, dark and long
دل ما هر چه شد سرد و زمستانی
What Our hearts became, cold and wintery
زمین اما به دور از کینهی بهمن
But the earth, far from the grudge of the avalanche,
نشسته با گل و خورشید به مهمانی
Sitting in a feast with flowers and the sun
زمین اما به دور از کینهی بهمن
But the earth, far from the grudge of the avalanche,
نشسته با گل و خورشید به مهمانی
Sitting in a feast with flowers and the sun
نشسته با گل و خورشید به مهمانی
Sitting in a feast with flowers and the sun
به شاد باش شَمیم بارش ِنم نم
For the merry of falling dew
به فال نیکِ دیدار گل مریم
For the blessing of visiting the tuberose flower
بیا تا یک نفس شکرانهی امروز
Let's for a moment, for the appreciation of today,
به داغ دل فراموشی دهیم با هم
Let give the sadness of our hearts to forgetfulness [1]
به داغ دل فراموشی دهیم با هم
Let give the sadness of our hearts to forgetfulness
بزن ای طبل باران
Hit the drums of rain
(بزن ای طبل باران)
(Hit the drums of rain)
برقص ای بید مجنون
Dance O Weeping Willow
(برقص ای بید مجنون)
(Dance O Weeping Willow)
رسیده پچ پچ گل
The whispering of flowers has reached to the
(رسیده پچ پچ گل)
(The whispering of flowers, has reached to the)
به گوش خاک محزون
Ears of the somber soil
به گوش خاک محزون
Ears of the somber soil
بیایید سفرهی عید
O dandelions let's set
(بیایید سفرهی عید)
(O dandelions let's set)
بچینیم قاصدکها
The tablecloth of the eyd [2]
(بچینیم قاصدکها)
(The tablecloth of the eyd)
هزاران سین تازه
Thousands of new Seens [3]
(هزاران سین تازه)
(Thousands of new Seens)
به جای سوز و سرما [1]
Instead of freezing and cold [4]
به جای سوز و سرما
(Instead of freezing and cold)
زمستان هر چه بود تاریک و طولانی
Whatever the winter was, dark and long
دل ما هر چه شد سرد و زمستانی
What Our hearts became, cold and wintery
زمین اما به دور از کینهی بهمن
But the earth, far from the grudge of the avalanche,
نشسته با گل و خورشید به مهمانی
Sitting in a feast with flowers and the sun
زمین اما به دور از کینهی بهمن
But the earth, far from the grudge of the avalanche,
نشسته با گل و خورشید به مهمانی
Sitting in a feast with flowers and the sun
نشسته با گل و خورشید به مهمانی
Sitting in a feast with flowers and the sun
تماشا کن در آینهی نوروز
Watch in the mirror of Nowruz [5]
نمیبینی غبار قصهی دیروز
You don't see the dust of yesterday's story
مبادا بر چلیپای شب سرما
Lest. on the cross of the cold night
مسیحایی چنین بخشنده و دلسوز
Such a merciful and compassionate Messiah
مسیحایی چنین بخشنده و دلسوز
Such a merciful and compassionate Messiah
بزن ای طبل باران برقص ای بید مجنون
Hit the drums of rain, dance O Weeping Willow
رسیده پچ پچ گل به گوش خاک محزون
The whispering of flowers has reached to the ears of the somber soil
به گوش خاک محزون
To the ears of the somber soil
بیایید سفرهی عید بچینیم قاصدکها
O dandelions let's set the tablecloth of the eyd
هزاران سین تازه به جای سوز و سرما
Thousands of new Seens, instead of freezing and cold
به جای سوز و سرما
Instead of freezing and cold
سلام سایهی سالار سرو ناز
Hello of the grand shadow of the young cedar
سرودِ سار و سِهره سور عشق ورزی
The singing of the starling and the loving Syrian serin
سپیده سیل سوسن در سحرگاهان
The dawn, the spate of lily flowers in the mornings
سمند و ساعت سرشار سرسبزی
The dun and the time of the overfilled greenery
سمند و ساعت سرشار سرسبزی
The dun and the time of the overfilled greenery
بزن ای طبل باران برقص ای بید مجنون
Hit the drums of rain, dance O Weeping Willow
رسیده پچ پچ گل به گوش خاک محزون
The whispering of flowers has reached to the ears of the somber soil
به گوش خاک محزون
To the ears of the somber soil
بیایید سفرهی عید بچینیم قاصدکها
O dandelions let's set the tablecloth of the eyd
هزاران سین تازه به جای سوز و سرما
Thousands of new Seens, instead of freezing and cold
به جای سوز و سرما
Instead of freezing and cold
بزن ای طبل باران برقص ای بید مجنون
Hit the drums of rain, dance O Weeping Willow
رسیده پچ پچ گل به گوش خاک محزون
The whispering of flowers has reached to the ears of the somber soil
به گوش خاک محزون
To the ears of the somber soil
بیایید سفرهی عید بچینیم قاصدکها
O dandelions let's set the tablecloth of the eyd
هزاران سین تازه به جای سوز و سرما
Thousands of new Seens, instead of freezing and cold
به جای سوز و سرما
Instead of freezing and cold