Translation of the song بعد از تو [After You] artist Hamid Salimi

Persian

بعد از تو [After You]

English translation

After you

بعد از تو دنیا عوض شد

After you, the world changed

نگفتم برایت؛ دلم نیامد

I didn't tell you; I couldn't

گنجشک‌ها از حیاط خانه رفتند

The sparrows left our house's yard

درخت خرمالو خشکید

The persimmon tree withered

کفش‌هایم مرا به هیچ کافه‌ای نبردند

My shoes didn't take me to any cafeteria

لباس‌آبی ام که تو دوستش داشتی پوسید

My blue dress that you liked rotted

موهایم سپید شدند

My hair turned to white

و روزگارم سیاه

And my world turned to black

هیچ‌کس برایم مست نکرد و نرقصید

Nobody got drunk and danced for me

که وسطش بخندد و بگوید:

...to laugh in the middle and say:

غرق نشی با اون نگاه کردنت»»

Be carful not to drown by the way you're looking

هیچ‌کس یادش نبود وقتی درد دارم

Nobody understood when I felt pain

دستش را بگذارد روی صورتم

...to put his hand on my face

و آرام زیر گوش چپم زمزمه کند:«ببوسمت؟»

...and whisper in my left ear: shall I kiss you?

هیچ‌کس نبود که کنارم بخوابد

There was no one to sleep beside me

آرام نفس بکشد

...to breathe slowly

من بتوانم تا صبح

...so that I could until morning

به موسیقی نفس‌هایش گوش کنم

listen to the music of his breathes

و هی دیوانه‌تر شوم

...and I become more insane

و هی شعر بنویسم روی ملافه‌ی سفید

...and write poetry

با نوک انگشت

On the sheets

بعد از تو،

After you,

نخوابیدم که خوابت را ببینم

I didn't sleep to see you in my dreams

نشد؛ نتوانستم

I couldn't (sleep)

هی نشستم تا صبح به تو فکر کردم

I just sat and thought of you

و آنقدر گریه کردم که رادیو گفت:«خشکسالی منتفی است

And cried so much in a way that the radio said: Drought is negative

ابرهای باران‌زا در آپارتمان کوچکی در تهران مستقر شده‌اند»

Rain clouds are located in a small apartment in Tehran.

بعد از تو هیچ شبی ماه آنقدر نیامد نزدیک زمین

After you the moon wasn't so close to the earth

که من بترسم و به تو زنگ بزنم و تو آرامم کنی

So that get scared and call you and you calm me down

که فقط یک واقعه طبیعی است

...and tell me it's just a natural occurrence

و قرار نیست دنیا تمام شود

And the world is not going to end

و ما دیگر هم را نبینیم

...and we are not going to not see each other

هیچ‌کس نبود که در تاریکی سالن سینما

There was nobody to kiss me in the darkness of the cinema quietly

یواشکی مرا ببوسد

.

و بی‌صدا بخندد

...and laugh silently

هیچ‌کس نبود که پشت تمام چراغ قرمزها کف دستش را ببوسم

There was no one that I kiss his hand at the red lights

و دلم برایش غنج برود

...and I long for him

بعد از تو،

After you

هیچ‌کس بوی گندم خام نداد

Nobody smelled like raw wheat

هیچ‌کس خورشید من نشد

Nobody became my sun

گم شدم در شباشب بی‌پایانی

I got lost in the endless night

که اسمش را گذاشته‌ایم زندگی

Which I named it life

بعد از تو دنیا عوض شد

After you the world change

من اما نه!

But I didn't (change)

هنوز صبح‌ها می‌ایستم سر کوچه

I still stand at the alley at mornings

همان‌جا که آخرین بار دیدمت

The place that I saw you for last time

به جای خالی‌ات نگاه می‌کنم

I look at your empty place

آرام چشم‌هایم را پاک می‌کنم

I dry my (wet) eyes slowly

که عاقلان نبینند دیوانه گریه کرده

So that wise people do not see that the Insane (me) has cried

بعد راه می‌افتم در شهر

Then I walk in the city

به غریبه‌ها لبخند می‌زنم

I smile at strangers

کسی چه می‌داند

Who knows

شاید تو عوض شده‌ای

Maybe you have changed

شبیه یکی از این غریبه‌هایی

And has become like one of these strangers

نکند بمانی بی لبخند!

Lest you be without smile

0 104 0 Administrator

No comments!

Add comment