شمع و مه و پروانه مُکدر شده اند
Candle, fog, and butterfly are distressed,
گلهای وطن یکسره پرپر شده اند
Homeland's flowers are thoroughly withered,
در کاخ سلاطین زر و زور و ریا
In the castle of sultans of gold, power and hypocrisy,
هر ناکس و کاسه لیس ، مهتر شده اند
Every coward and footlicker is a master,
شیخی ز مقام و شان انسان میگفت
A sheikh talking about man's rank and grandeur,
لیکن ز همه جهات ، بدتر شده اند
Yet they are the worst in every aspect,
دیروز به دنبال کرامت بودند
Yesterday, they were seeking dignity,
امروز چنین شقی و بربر شده اند
Today, they are so cruel and brutal,
هر آینه دنبال عدالت رفتند
If they verily pursued justice,
با من تو بگو ، کجا برابر شده اند ؟
Tell me at where equality was achieved?
هیهات در این گله نگهبانی نیست
Alas, there is no watchman after this cattle,
چوپان و سگ و گرگ ، برادر شده اند
Shepherd, dog, and wolf have become brothers,
با حیله ی جغد سبز و روباه بنفش
By deceit of green owl and purple fox,
یک ملت ساده لوح مَنتر شده اند
A naive nation has been bewitched
ارباب هنر ، فارغ از احوال جهان
Art masters, unaware of world state of affairs,
در پیش نگاه خلق ، عنتر شده اند
Have become a baboon in the eyes of the people,
در شهر کلاغان ، سخن از عشق خطاست
It's a mistake to talk about love in the crows city,
اینجا در و همسایه کلانتر شده اند
Here everybody has become a sheriff,
از غیرت و ناموس و شرف هیچ مگوی
Don't talk anything about bravery, honor, and dignity,
مردان غیورِ شهر ، اَبتر شده اند
The brave men of city have become cowards,
من بی ادبی نمیکنم ، پس تو بگو
I won't be rude, so you tell,
این ملت ما چرا چنین ... شده اند؟
Why this nation of ours has become like...this?
طوطی، اگر این زبان سرخت ببُرند
Tooti*, if they cut your hot tongue,
آغازگر قیام آخر شده اند
They have caused start of the last uprising.